9 فیلم کلاسیک مدرن برای یادگیری زبان انگلیسی

وقتی تصمیم گرفتید زبان انگلیسی را با فیلم یاد بگیرید، منتظر ماجراجویی‌های فراوانی باشید. با فیلم‌ها، کلمات جدیدی را از دزدان دریایی یاد می‌گیرید. تلفظ را از زبان یک ماهی یاد می‌گیرید. عاشق زبان می‌شوید درحالی که شخصیت‌های داستان عاشق یکدیگر می‌شوند. به نظر می‌رسد این یک روش سرگرم‌کننده برای یادگیری زبان است، درست می‌گویم؟ برای همین، امروز می‌خواهم فیلم‌های خوب برای یادگیری زبان انگلیسی را با شما به اشتراک بگذارم. با من همراه باشید.

1. شبکه اجتماعی (The Social Network) (2010)

آیا علاقه دارید که داستان اختراع فیس‌بوک را بدانید؟ این فیلم، داستان مارک زاکربرگ جوان، دانشجوی هاروارد است که می‌خواهد انقلابی در ارتباطات ایجاد کند. در این داستان میبینید که زاکربرگ بطور تصادفی شهرت پیدا می‌کند و میلیاردر می‌شود. بسیاری از دوستان مارک و کسانی که با او در ارتباط بوده‌اند، می‌خواستند او شکست بخورد و موفق نشود. در این فیلم مارک به ما نشان می‌دهد که از نظر مادی خیلی ثروتمند است و همه چیز دارد اما دوستان خیلی کمی دارد. حالا چرا این فیلم برای یادگیری زبان عالی است؟ این فیلم دیالوگ‌های طبیعی و خنده‌داری دارد و فهمیدن آنها راحت است. همچنین تقریباً همه با فیس‌بوک آشنا هستند و با این فیلم ارتباط برقرار می‌کنند.

دیالوگ مورد علاقۀ من در این فیلم:” I invented Facebook! ” “من فیس‌بوک را اختراع کردم!”

2. خماری (The Hangover) (2009)

این فیلم، داستان 4 مرد است که چند روز قبل از عروسی دوستشان، برای جشن مجردی به لاس وگاس می‌روند. در آنجا ماجراهایی برایشان اتفاق می افتد و دچار مشکلات زیادی می‌شوند. آنقدر مشکلات آن‌ها زیاد است که نمی‌دانند به موقع به عروسی می‌رسند یا نه. این یک فیلم عالی برای یادگیری زبان است. زیرا اول از همه اینکه خنده دار است ( واقعاً خنده دار است ها!). علاوه بر این، همۀ شخصیت‌های فیلم خماری، از انگلیسی روزمره و عامیانه استفاده می‌کنند. همین موضوع باعث شده است تا این فیلم به یک روش فوق‌العاده برای یادگیری زبان انگلیسی عامیانه تبدیل شود.

دیالوگ مورد علاقه من در این فیلم:” What happens in Vegas stays in Vegas ” ” آنچه در وگاس اتفاق می‌افتد در وگاس باقی می‌ماند ”

3. بازی‌های گرسنگی (The Hunger Games) (2012)

داستان این فیلم در زمان آینده و در شهری آینده‌نگر به اسم Panem اتفاق می‌افتد. هر سال دو نفر به عنوان نماینده منطقۀ خودشان برای مبارزه Hunger Games انتخاب می‌شوند. انتخاب این افراد هم بر اساس قرعه کشی است. بازی‌های گرسنگی، داستان کاتنیس، یک دختر 16 ساله از منطقه 12 است. در این فیلم تمرینات سخت این دختر و انتخاب شدن ناگهانی‎‌اش برای مبارزه در 74مین دوره این بازی‌ها را می‌بینید. این فیلم برخلاف فیلم‌های زمان آینده که از کلمه‌ها و اصطلاحات پیچیده استفاده می‌کنند، از کلمه های نسبتاً آسانی استفاده کرده‌است. بازیگران با لهجۀ آمریکای شمالی و شمرده شمرده صحبت می‌کنند و فهمیدن دیالوگ‌ها برایتان راحت است. این فیلم به طرز هوشمندانه‌ای ژانر‌های اکشن، عاشقانه و کمدی را دربر می‌گیرد و همین موضوع باعث شده که با همۀ سلیقه‌ها جور باشد.

دیالوگ مورد علاقه من در این فیلم:” Here’s some advice, stay alive! ” ” در اینجا چند توصیه وجود دارد، زنده بمانید! ”

4. داستان اسباب بازی‌ها (Toy Story) (1995)

داستان اسباب بازی‌ها یک انیمیشن دربارۀ پسر جوانی به اسم اندی است. اندی عاشق این است که در اتاقش بشیند و با اسباب بازی‌هایش بازی کند. اندی بیشتر از همۀ اسباب بازی‌هایش، وودی را دوست دارد. وقتی که اندی از اتاقش بیرون می‌رود، اسباب بازی‌ها زنده می‌شوند و شروع می‌کنند به حرکت کردن و حرف زدن. مادر اندی برای تولدش یک اسباب بازی جدید به او هدیه می‌دهد. اندی اسم اسباب بازی جدیدش را Buzz Lightyear می‌گذارد و به اسباب بازی مورد علاقه جدیدش تبدیل می‌شود. وودی از این قضیه ناراحت می‌شود و احساس حسادت می‌کند. بخاطر همین سعی می‌کند هر طور شده، از شر این اسباب بازی جدید خلاص شود. زمانی که این دو اسباب بازی در حال مبارزه با هم هستند، گم می‌شوند. این داستان، ماجراجویی‌های آن‌ها را نشان می‌دهد و پر از هیجان و خنده است.

مخاطب انیمیشن‌هایی مانند داستان اسباب بازی‌ها، معمولا جوان ها هستند و به همین دلیل نویسندگان این داستان‌ها، از کلمه‌ها و اصطلاح‌های پیچیده استفاده نمی‌کنند. شاید بعضی‌ها بگویند که انیمیشن برای بچه‌ها است و برای بزرگتر‌ها خوب نیست. اما کارگردان این انیمیشن، مقداری طنز بزرگسالان را چاشنی این فیلم کرده‌است و با همین طنزها، فیلم را برای بزرگسالان هم جذاب کرده.

دیالوگ مورد علاقه من در این فیلم:” This town ain’t big enough for the two of us” “این شهر به اندازه کافی برای ما دو نفر بزرگ نیست”

5. دورافتاده (Cast Away) (2000)

دورافتاده یک درام ماجراجویی آمریکایی است. چاک نولند که در این فیلم یک تحلیلگر است که برای حل مشکلات در مراکز Fedex به سراسر جهان سفر می‌کند. چاک در زمان کریسمس ماموریت به پستش می‌خورد که برود مالزی و مجبور می‌شود همسرش، کلی را رها‌کند. هواپیمایی که چاک در آن بود، با طوفان وحشتناکی روبرو می‌شود و در اقیانوس آرام سقوط می‌کند. چاک موفق شد از این سقوط جان سالم به در ببرد و روز بعد با قایق نجاتی که سوارش شده بود، به یک جزیرۀ متروکه رسید. فیلم دورافتاده، داستان چاک و زنده ماندش در جزیره را نشان می‌دهد و تمرکز اصلی فیلم روی توپی است که چاک اسمش را ویلسون گذاشته‌است.

هر روز، چاک برای فرار از تنهایی، با ویلسون صحبت می‌کند. چهار سال بعد، او هنوز در جزیره است. یک روز ویلسون در دریا می‌افتد و چاک نمی‌تواند نجاتش بدهد. چاک دوباره احساس تنهایی می‌کند تا اینکه یک روز توسط یک کشتی عبوری نجات پیدا می‌کند. بعد از 4 سال بالاخره او به خانه برمی‌گردد اما می‌بیند که همه چیز تغییر کرده و دیگر آن زندگی‌ای که قبلاً میشناخت وجود ندارد. دیدن این فیلم توصیه می‌شود زیرا در بیشتر دیالوگ‌های این فیلم، فقط یک نفر صحبت می‌کند. هیچ رابطۀ پیچیده‌ای وجود ندارد و فهمیدن این فیلم بسیار راحت است. بازیگر نقش چاک، تام هنکس است که به دلیل صدای واضح و آهسته‌ای که دارد معروف است و فهمیدن صحبت‌هایش برای هر زبان‌آموز انگلیسی بسیار مناسب است.

دیالوگ مورد علاقه من در این فیلم:” Don’t worry Wilson. I’ll do the paddling. You just hang on.” ” نگران نباش ویلسون. من پارو می‌زنم، تو فقط صبر کن.”

6. گرگ‌و‌میش (Twilight) (2008)

بلاسوان یک نوجوانی است که با بقیه هم سن و سال‌هایش تفاوت زیادی دارد. وقتی مادرش دوباره ازدواج می‌کند، بلا تصمیم می‌گیرد در یک شهر کوچک در واشنگتن، زندگی کند. این شهر همیشه بارانی است و هیچ اتفاق جالبی در آن نمی‌افتد. تا اینکه یک روز، بلا با یک مرد مرموز و زیبا به اسم ادوارد کالن آشنا می‌شود. ادوارد شبیه پسرهایی که بلا قبلاً آنها را دیده‌است، نیست. ادوارد بسیار زیبا، باهوش و شوخ است. تفاوتی که او با بقیه دارد این است که خون‌آشام است و از سال 1918، دیگر پیر نشده‌است. بلا و ادوارد عاشق یکدیگر می‌شوند (شبیه داستان‌های رومئو‌و‌ژولیت و عشق ممنوع).

این فیلم برای یادگیری زبان عالی است زیرا برای نوجوانان و جوانان ساخته شده است و از زبان انگلیسی عامیانه و روزمره در آن استفاده شده‌است. این فیلم با لهجۀ آمریکایی است و بازیگران در آن بسیار واضح صحبت می‌کنند.

دیالوگ مورد علاقه من در این فیلم:” You’re my life now” “تو الان زندگی منی”

این‌ها تعدادی از فیلم‌های بسیار عالی هستند که برای یادگیری زبان انگلیسی به شما کمک می‌کنند. فیلم و لرن، بهترین فیلم‌ها و انیمیشن‌ها را برای شما انتخاب کرده‌است و به‌وسیله آن‌ها به شما زبان یاد می‌دهد. معطل چه چیزی هستید؟ همین حالا پاپ کورن درست کنید و بشینید فیلم مورد علاقه‌تان را ببینید و در زبان انگلیسی حرفه ای شوید.